نتایج جستجوی عبارت «عملیات کربلای 5 نی ریز داراب اقلید اهواز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیده‌اند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صاف‌دل به‌راحتی دیده و عاشقانه به‌سوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نی‌ریز به نام مشکان در خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید خلیل احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
لاله‌های سرخ‌رنگ حاشیه اروندرود، هر یک نشان از عاشقانی پَر سوخته دارند که در گرد شمع انقلاب اسلامی سوختند و با بذل جان خود زینت‌بخش این آب‌وخاک مقدس شدند. یکی از سرخ رویان آن عرصه، خلیل احمدی است که در تاریخ ۱۳۴۶/۵/۱۰ در روستای چاه‌سرخِ بخش آباده طشک از توابع نی‌ریز در خانواده‌ای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. هوش و استعداد فراوان در کنار روح لطیف و مهربان، او را از همان اوان کودکی زبانزد عام...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید ابوالقاسم گلچین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید ابوالقاسم گلچین »
20 /4/ 1342 یکی از روزهای خوب خداوند بود، در شهرستان نی‌ریز، در میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش، فرزندی خوش سیما زندگی در دنیای خاکی را آغاز نمود. با آمدن خود برکت و شادمانی را برای خانواده به همراه آورد. به امید آنکه پیرو بنیانگذار مکتب رهایی‌بخش اسلام باشد و در آینده زندگی به راهی که آن بزگوار رهنمون بود، برود؛ نام اورا ابوالقاسم نهادند. او هم به خواسته پدر توجه کرد و به راستی رهروی صدیق برای...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حیدر دوستی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حیدر، بهمن‌ماه سال ۱۳۴۶ وقتی به دنیای خاکی پا نهاد، با گریه‌های خود شادمانی و لبخند را بر لب‌های خانواده نشاند و روزی که با لبخند زیبا بر روی لبش از خانواده جدا می‌شد، همه آن‌ها در فراقش گریستند. خانواده متدین او در روستای مشکان با تلاش فراوان به تربیت وی همت گماشتند و برای آموختن فنون زندگی او را راهی دبستان شهید آیت (ششم بهمن) کردند. حیدر،‌ پس از چهار سال درس خواندن تحصیل را رها کرد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حمیدرضا (عباس) بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
بر ریگزار شلمچه نشسته و با خود زمزمه می‌کرد: معبودا! دیگر تاب هجران ندارم و دلم سخت تنگ پرواز است و مشتاق دیدار. پس مرا دریاب و مدت انتظار را کوتاه کن. حمید، در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۸ در نی‌ریز، هم‌نوای چلچله‌های بهاری شد و شادی و طرب را به میان خانواده‌ای متدین و باایمان ارمغان آورد. دوران کودکی را در دامان مادری مهربان و آغوش پدری دلسوز و مسلمان پشت سر گذاشت. هفت‌ساله بود که راهی...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
از شهید و شهادت گفتن و نوشتن خوب است، ولی پاسخ به اینکه شهید یا شهادت به چه چیزی شهادت می‌دهند، خوب‌تر. پاسخ این پرسش را در کاویدن زندگی شهدا می‌توان یافت. از زندگی محمد کاری که در تاریخ ۱۳۴۳/۶/۲۹ در شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی و متدین پا به عرصه وجود گذاشت. او که دوران کودکی را در آغوش پر عطوفت و مهربان مادر سپری کرد و برای آموختن به دبستان فرهمندی شهر نی‌ریز پا نهاد. دوره...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید فرامرز بخشی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد فرامرز بخشي پور »
شهید فرامرز بخشی‌پور، روستازاده‌ای است از تبار مظلومان که جباران تاریخ، از بنی‌امیه تا حجاج و از حجاج تا صدام، به جرم شیعه بودن، آنان را بردار یا مثله کرده‌اند. نزول اجلالش بر این تیره خاک، سال ۱۳۳۹ همراه با اوج‌گیری دین‌ستیزی آخرین حلقه از زنجیره شاهان مفسد و ستمگر، در این مملکت اسلامی بود. تقریباً زمانی که امام و مقتدایش خمینی کبیر (ره) فرموده بود: «یاران من در گهواره‌ها هستند.» از اوایل کودکی به شعائر دینی خصوصاً،...
شهدا سال 61 -زندگینامه مفقودالاثر جمشید کاوکانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » مفقودالاثر جمشید گاوکانی »
سال ۱۳۴۲ آن هنگام که اولین شعاع‌های خورشید انقلاب اسلامی از شهر قم، بر دنیای اسلام تابیدن گرفت؛ در شهر آبادان نیز خورشید وجود کودکی در خانواده‌ای مسلمان، گرمابخش محیط خانه آنان شد. نام او را جمشید نهادند و از کودکی دلش را با زمزم ناب فرهنگ شهادت و اسلام محمدی (ص) سیراب نمودند. گویی دست تقدیر چنان مقدر کرده بود که این طفل روزی علم اسلام را بدوش بکشد و در دفاع از حکومت اسلامی، شمشیر بر...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید ابراهیم کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابراهيم کشاورز »
بسم الله الرحمن الرحیم ربنا اغفر لنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین. پروردگارا! گناهان ما و زیاده رویهایمان را در کارهامان ببخشای و گامهایمان را استوار ساز و بر کافران پیروزمان گردان. (سوره آل عمران، آیه 147) ربنا علیک توکلنا و الیک انبنا و الیک المصیر، ربنا لا‌تجعلنا فتنه للذین کفروا و اغفر لنا ربنا انک انت العزیز الحکیم. پروردگارا! بر تو توکل کرده‌ایم و بسوی تو باز گشتیم و بازگشت بسوی تو است،...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمدرضا قیاسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
آنگاه‌که شمع انقلاب اسلامی به نورافشانی نشست، پروانه‌های عاشق آزادی به گردش چرخیدند و بال‌وپر خود را در شعله‌های آن سوختند. محمدرضا، که در تاریخ ۱۳۴۴/۱/۱۰ در روستای دهچاه از بخش پشتکوه از توابع نی‌ریز، در میان خانواده‌ای علاقه‌مند به اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) قدم به عرصه وجود گذاشت، یکی از همان پروانه‌های زیبا بود. دوران کودکی را با همه دشواری‌هایش در کنار خانواده پشت سر گذاشت و همراه با آن‌ها به شهر نی‌ریز مهاجرت کرد و در...